(( بازنشر اشعار و متون این وبلاگ , مشروط به ذکر نام نویسنده , بلامانع است ))

Dec 20, 2018

32


"صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن"

حافظ چه خوب گفت , که برخیز جانِ من
وقتش رسیده , حاجت من مستجاب کن

کم دلبرانه چشم به لبهای من بدوز
یک صد هزاربوسه به نذر ثواب کن

دور و برت چقدر شلوغ است دلبرم
من صبر ندارم , همگان را جواب کن

سهم منی فقط , که تو را پس نمیدهم
از هرزه گردهای بلا ,اجتناب کن

من گربه ای ملوس به کنجی خزیده ام
هیهات , شیر شرزه شوم , پس شتاب کن

بر جان بلای چشم سیاهت , خریده ام
من خود , بلای جانِ توام ,کم عتاب کن 

تقدیر , فالِ عشق برایت گرفته است
از این به بعد مرا "عزیزم" خطاب کن


( اندکی شیطنت با یکی از غزل های حافظ جان 😄😄)

No comments:

Post a Comment