روز دل سپاری ام , پشت
کوچه باغها
حرفهای هجو و
پوچ ، تحفه شرابها
تا درخت عمر من , گل
دهد دوباره باز
میرود بهار دل , به کامِ شومِ خوابها
میکشم غمی بزرگ , بر دل
جوانی ام
گشته طفل هستی ام , طعمه عقابها
سبز می شود تنم , در
سکوت عاشقی
گر مجال باشد از , هجمه
نگاه ها
از حریم بسترم , خواب
بوسه پر زده
بر طنین خلوتم , بشکند
حبابها
مرغ آرزوی من , پرشکسته
بی پناه
سرزند به بام دل , از
غم سرابها
No comments:
Post a Comment