عشق من آهنگ جنون میزند
بار دگر باده به خون میزند
در سر سودایی ام آرام نیست
این دل وحشی به کسی رام نیست
بی تو دلم پهنه گرداب هاست
پای فرو رفته به مرداب هاست
بی تو زمان در خفقان میرود
نغمه به تن پوش فغان میرود
بی تو زنی درد ، قلم میزند
ساز پریشانی و غم میزند
آرش من ، تیر جنون ساز کن
تیغ بکش ،شعبده آغاز کن
ای پر پرواز دل خسته ام
سخت به آغوش تو وابسته ام
شهد لبت را به تنم نوش کن
بستر تن یکسره آغوش کن
پنجه بکش بر شب عریان من
شعله بزن بر تن سوزان من
صبر و قرار از کف دل داده ام
دست دلم گیر که افتاده ام
باز بخوان شعر پریشانی ام
مثنوی حسرت و حیرانی ام
موجم و دریا شدن ام آرزوست
نوبت لیلا شدن ام آرزوست
No comments:
Post a Comment