(( بازنشر اشعار و متون این وبلاگ , مشروط به ذکر نام نویسنده , بلامانع است ))

Dec 19, 2014

11


عشق من آهنگ جنون میزند
بار دگر باده به خون میزند


در سر سودایی ام آرام نیست 
این دل وحشی به کسی رام نیست

بی تو دلم پهنه گرداب هاست 
پای فرو رفته به مرداب هاست

بی تو زمان در خفقان میرود
نغمه به تن پوش فغان میرود

بی تو زنی درد ، قلم میزند 
ساز پریشانی و غم میزند

آرش من ، تیر جنون ساز کن
تیغ بکش ،‌‌شعبده آغاز کن

ای پر پرواز دل خسته ام 
سخت به آغوش تو وابسته ام

شهد لبت را به تنم نوش کن 
بستر تن یکسره آغوش کن

پنجه بکش بر شب عریان من 
شعله بزن بر تن سوزان من

صبر و قرار از کف دل داده ام
دست دلم گیر که افتاده ام

باز بخوان شعر پریشانی ام
مثنوی حسرت و حیرانی ام

موجم و دریا شدن ام آرزوست
نوبت لیلا شدن ام آرزوست



No comments:

Post a Comment