(( بازنشر اشعار و متون این وبلاگ , مشروط به ذکر نام نویسنده , بلامانع است ))

Jan 9, 2015

18



روزهای سرزمینم , رنگ ویرانی شده
رنگ اشک و ناله و سوز و پریشانی شده

سرزمینم گشته  خاموش از غم آلاله ها
سرو های خفته در خاک و سکوت سایه ها

بوی نفرین و ریا می آید از هر کوی او
دست ننگین تحجر ، چنگ بر گیسوی او

وحشت زندان و اعدام و فشار و اختناق
بر دهان اعتراض و خشم و نفرت، گشته داغ

مردمی غمگین و جان فرسوده، بی تاب و خموش
روزها را میسپارند از پی هم، بی خروش

در هوای کوچه هایش نیست عطر رازقی
نیست در یاد وطن ،خواب و خیال عاشقی

کو نشانی از حضور سبز هم رزمان عشق
کو قلم هایی که میزد تکیه بر دیوان عشق

No comments:

Post a Comment